
عوامل متعددی نظیر افزایش (عمق استخراج)، (کاهش بهرهوری) و (فشار هزینهها)، صنعت سنگآهن ایران را در آستانه زیاندهی ساختاری قرار داده است و در چنین شرایطی، تنها راه بازگشت به صرفه اقتصادی، عبور از مدل سنتی و ورود به عصر فناوریهای نوین معدنی است.
سیدمسعود عظیمی، مدیرعامل شرکت معدنی و اکتشافی دشتیوز درهانجیر در گفتوگو با نبض اقتصاد، اظهار کرد: صنعت معدنکاری ایران، پس از سالها مواجهه با تحریم، محدودیتهای تکنولوژیک و فرسایش زیرساختی، اکنون در نقطهای ایستاده که ادامه مسیر سنتی نه تنها سودآور نیست، بلکه تهدیدی برای منابع ملی و امنیت صنعتی کشور محسوب میشود. به ویژه در حوزه سنگآهن، که با افزایش عمق استخراج، هزینههای عملیاتی بهشدت بالا رفته و ارزش افزوده کاهش یافته، نیاز به بازتعریف مدل اقتصادی معدنکاری بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
وی افزود: در این میان، هوشمندسازی معادن نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت استراتژیک است؛ ضرورتی که میتواند ایران را از چرخه زیان خارج کرده و به بازیگری مؤثر در بازار جهانی تبدیل کند. از این رو در مقطع کنونی تغییر رویکرد در صنعت معدنکاری ضروری است.
عظیمی گفت: در واقع، چالشهای ساختاری و افزایش هزینهها در معادن عمیق، نشاندهنده پایان دوره استخراج سنتی و آغاز نیاز به تحول فناورانه است که بر مبنای آن رقابتپذیری در بازار جهانی افزایش یابد.
بنابراین شرکت معدنی و اکتشافی دشتیوز درهانجیر با حرکت بهسوی بهرهگیری از فناوریهای روز در حوزه اکتشافات و بهرهبرداری، گام مهمی در کاهش هزینههای معدنکاری در ایران برداشته است.
مدیرعامل شرکت معدنی و اکتشافی دشتیوز درهانجیر، تصریح کرد: این شرکت با تمرکز بر هوشمندسازی فرآیندها، نهتنها به افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای عملیاتی کمک میکند، بلکه الگویی برای تحول فناورانه در صنعت معدن کشور ارائه میدهد.
وی با بیان اینکه چالشهای فعلی استخراج سنگآهن واقعیت این است که افزایش عمق استخراج به افت مالی شرکتها منجر شده است، گفت: فرآیند استخراج سنگآهن در سال اخیر موجب شده تا بهطور طبیعی برای استخراج بیشتر به عمقهای بیشتر بروند که به تجهیزات با فناوری بالا نیاز دارد و این به معنای افزایش هزینه و کاهش بهرهوری مالی است.
عظیمی ادامه داد: هرچه معدنکاران به لایههای پایینتر زمین نفوذ میکنند، هزینههای باطلهبرداری، حملونقل، تأمین انرژی و ایمنی افزایش مییابد و این افزایش هزینهها، در بسیاری از موارد، از ارزش افزوده حاصل از فروش محصول نهایی پیشی میگیرد و عملاً صرفه اقتصادی استخراج را زیر سؤال میبرد.
مدیرعامل شرکت دشت یوز با بیان اینکه نداشتن صرفه اقتصادی مناسب استخراج سنگ آهن نشان میدهد که رابطه بین عمق استخراج و هزینههای عملیاتی، یک نقطه شکست در مدل اقتصادی معادن سنتی است، اظهار کرد: بدون مداخله فناورانه و خلاقانه، ادامه استخراج در چنین شرایطی نهتنها سودآور نخواهد بود، بلکه میتواند به زیاندهی ساختاری منجر شود و منابع ملی را با اتلاف مواجه کند.
وی بیان کرد: در چنین شرایطی، قیمت تمامشده آهن و فولاد افزایش مییابد، چراکه مواد اولیه گرانتر میشود و به دلیل فشار هزینهها، حاشیه سود تولیدکنندگان کوچک و متوسط نیز تحلیل میرود.
عظیمی گفت: این وضعیت، بهویژه در معادن سنتی و فاقد زیرساختهای فناورانه، به وضوح قابل مشاهده است و حتی میتواند برای جوامع محلی پیامدهای اجتماعی به دلیل تعطیلی معادن به همراه دارد. در واقع کاهش سودآوری تولیدکنندگان کوچک، به معنای تضعیف زنجیره تأمین داخلی و افزایش وابستگی به واردات است.
مدیرعامل دشت یوز خاطرنشان کرد: این روند، در بلندمدت میتواند حتی امنیت صنعتی کشور را تهدید کند، بنابراین هوشمندسازی و فناوریهای نوین پاسخ به این چالش، در بهرهگیری از فناوریهای نوین و هوشمندسازی فرآیندهای معدنی نهفته است. استفاده از تجهیزات پیشرفته، سنسورهای هوشمند، پهپادهای نقشهبردار، سیستمهای خودکار حفاری و تحلیل دادههای ژئوفیزیکی، میتواند هزینههای عملیاتی را کاهش داده و بهرهوری را بهطور چشمگیری افزایش دهد.
وی تأکید کرد: در واقع فناوریهای نوین ابزاری مناسب برای بالا بردن صرفه اقتصادی معدنکاری در شرایط کنونی است، اما باید توجه داشت که اجرای این راهکارها نیازمند زیرساختهای دیجیتال، سرمایهگذاری اولیه بالا و تربیت نیروی انسانی متخصص است؛ عواملی که در سیاستگذاری معدنی کشور باید بهطور جدی دیده شوند.
عظیمی با بیان اینکه طبق تجربه بسیاری از معادن بزرگ دنیا، هوشمندسازی معادن علاوه بر کاهش مصرف سوخت و پوشش ایمنی بهتر، امکان استخراج هدفمند و با حداقل ضایعات را فراهم میکند، افزود: این فناوریها، با افزایش دقت در شناسایی ذخایر و بهینهسازی مسیرهای استخراج، ارزش افزوده نهایی محصول را بالا میبرند و سودآوری را به سطح قابلقبولی بازمیگردانند.
البته نباید نادیده گرفت که از منظر زیستمحیطی نیز، کاهش ضایعات و مصرف انرژی را به همراه دارند، که به معنای پایداری بیشتر و کاهش ردپای اکولوژیک صنعت معدنکاری است و این موضوع در تعامل با استانداردهای جهانی اهمیت فزایندهای دارد.
مدیرعامل دشتیوز الگوبرداری از تجربههای کشورهایی مانند چین، فرانسه و هلند که سالهاست در مسیر هوشمندسازی معادن گام برداشتهاند را ضروری دانست و بیان کرد: چین، به عنوان یکی از پیشرانهای این حوزه، حتی در معادن زیرزمینی و زیرآبی، از فناوریهای پیشرفته برای استخراج سنگآهن استفاده میکند و در برخی مناطق جنگلی یا دریایی، با بهرهگیری از رباتهای حفار و سامانههای کنترل از راه دور، عملیات استخراج با حداقل آسیب زیستمحیطی و حداکثر بهرهوری انجام میشود.
وی افزود: این تجربهها نشان میدهند که هوشمندسازی نهتنها یک روند فناورانه، بلکه یک سیاست ملی است. کشورهایی که زودتر این مسیر را آغاز کردهاند، اکنون در جایگاه تعیینکننده بازارهای جهانی قرار دارند. شرکت معدنی و اکتشافی دشتیوز درهانجیر نیز با الهام و استفاده از فناوری های روز، مسیر عملیات هوشمند در معادن را طراحی کند.
افزایش بهرهوری با بهرهبرداری هوشمند در 19D
عظیمی تصریح کرد: درواقع شرکت معدنی و اکتشافی دشتیوز درهانجیر با توجه به ویژگیهای منحصربفرد خود در فلات مرکزی ایران، با استفاده از فناوری نهتنها ابزار کاهش هزینه، بلکه عامل افزایش امنیت، پایداری و سودآوری در صنعت معدنکاری ایران می شود بلکه یک استراتژی بقاست و امنیت عملیاتی، کاهش ریسک انسانی و پایداری زیستمحیطی، سه ستون اصلی آینده معادن بوده که بدون فناوری، قابل تحقق نیستند.
مدیرعامل شرکت معدنی و اکتشافی دشتیوز درهانجیر با بیان اینکه با در نظر گرفتن تاثیر هوشمندسازی در رقابتی سازی کردن معادن و سودآوری، بهسوی هوشمندسازی و بهرهگیری از فناوریهای نوین حرکت کرده ایم، گفت: این مسیر، نیازمند سرمایهگذاری هدفمند و آموزش نیروی انسانی است.
وی ادامه داد: همچنین باید همافزایی میان دولت، بخش خصوصی، دانشگاهها و نهادهای فناورانه رخ دهد تا با یک اکوسیستم نوآوری، هوشمندسازی معادن تقویت شود. با وجود دانش فناوری که در شرکت معدنی و اکتشافی دشتیوز درهانجیر وجود دارد میتوان انتظار داشت که معادن سنگآهن ایران نهتنها از بحران پیشرو عبور کنند، بلکه به بازیگران مؤثر در بازار جهانی تبدیل شوند.
عظیمی در پایان آینده معدنکاری را در دستان فناوری دانست و بیان کرد: ایران باید این مسیر را با جسارت و برنامهریزی طی کند و در این مسیر، جسارت و برنامهریزی، دو عنصر کلیدیاند که باید در سیاستهای معدنی کشور نهادینه شوند و باید بدانیم که آینده معدنکاری ایران، نه در عمق زمین، بلکه در عمق تحول دیجیتال رقم خواهد خورد.
انتهای پیام/